جستارى در مسئله خودشناسىبنا بر نقل قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام، ریشه و اساس بسیارى از فضایل و برجستهگىهاى اخلاقى «خودشناسى» است.
اگر انسان خود را بشناسد و به موقعیت عالى خود پى ببرد و بداند که کیست و در کجاست و به کجا مىرود، به بسیارى از حقایق پى برده و در ساختن شخصیت خود، نهایت کوشش و فعالیت را خواهد نمود.
انسان با شناخت خویش به این نتیجه مىرسد که باید داراى چه آراستگىهایى باشد و از چه برنامههایى دورى نماید؛ و نیز به این معنى پى خواهد برد که کمالش در چیست و سقوطش بسته به چه عواملى است.
انسان با خودشناسى مىتواند به کمبودهاى خویش آگاه شده و به امراض روحى و فکرى خود علم پیدا کند، و مىفهمد که داراى چه خلأهایى است؛ بنابراین به دنبال جبران کمبودها، علاج امراض و پر کردن خلأهاى درونى خود برخواهد آمد.
مسئله خودشناسى آنقدر مهم است که امیرمؤمنان علیه السلام آنان که در مقام خودشناسى هستند را ستوده و مىفرماید:
رَحِمَ اللَّهُ امْرءً عَرَفَ قَدْرَهُ وَلَمْ یَتَعَدَّ طَوْرَهُ .
«خدا مشمول رحمت قرار دهد کسى را که اندازه و قدرش را بشناسد و قدم از مرزش فراتر ننهد».
و در روایت دیگر فرموده است:
رَحِمَ اللَّهُ امْرِءً اعَدَّ لِنَفْسِهِ وَاسْتَعَدَّ لِرَمْسِهِ وَعَلِمَ مِنْ ایْنَ وَفِى ایْنَ وَالى ایْنَ .
«خدا رحمت کند کسى را که براى خود عوامل سعادت ابدى فراهم مىکند و براى زندگى عالم بعد مهیا مىشود و رحمت خدا باد بر انسانى که بداند از کجا آمده و در کجا آمده و به کجا خواهد رفت».